0
  • No products in the cart.
 

تنهایی خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل را افزایش می دهد

هلدینگ توسعه دهندگان | آموزش مجازی | اخذ ایزو | طراحی سایت > مجله توسعه دهندگان  > موضوعات عمومی  > تنهایی خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل را افزایش می دهد
آلزایمر و زوال عقل

تنهایی خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل را افزایش می دهد

تحقیقات اخیر در مورد افراد سالخورده نشان می دهد که تنهایی با افزایش خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل رابطه مستقیم دارد. این مطالعه همچنین نشان می دهد که این اثر در میان افراد مختلف متفاوت بوده و مستقل از میزان ارتباطات اجتماعی آنها است.

آلزایمر و زوال عقل

به گزارش وبسایت فارس ایندکس، دانشمندان دانشگاه ایالتی فلوریدا (FSU) در تالاهاسی، اطلاعات مربوط به مطالعات بهداشت و بازنشستگی در ایالات متحده  را به کار بردند. این مطالعات، حاصل یک نظرسنجی طولی اجرا شده روی یک نمونه 12،030 نفره از افراد بالای ۵۰ سال می باشد.

آن ها یافته های خود را در نشریات ژرنتولوژی:سری بی که در دسترس است، منتشر کرده اند.

نویسنده اول، دکتر آنجلینا ساتین، استاد دانشکده پزشکی FSU می گوید:

“ما جزو اولین افرادی نیستیم که ارتباط بین تنهایی با افزایش خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل را نشان داده ایم.”

او اضافه می کند:

“اما تاکنون این بزرگترین نمونه موجود، با پیگیری طولانی مدت است و جمعیتی که تحقیقات روی آنها صورت گرفته از تنوع بیشتری برخوردار بودند.”

داده های مطالعه شامل میزان تنهایی و انزوای اجتماعی و تعدادی از عوامل خطر، از جمله رفتاری، بالینی و ژنتیک است.

از طریق مصاحبه های تلفنی نیز با افراد ارزیابی های مربوط به توانایی های ادراکی انجام شد، که نمره پایین در این ارزیابی ها نشان دهنده ابتلا به آلزایمر و زوال عقل است. آنها این کار را در ابتدای مطالعه انجام دادند و سپس هر 2 سال به مدت 10 سال تکرار کردند؛ در طی این مدت در 1104 نفر علائم زوال عقل نمایان شد.

خطر زوال عقل ۴۰ درصد افزایش یافته است

محققان بعد از تجزیه و تحلیل داده ها، دریافتند که در طی این پیگیری 10 ساله، تنهایی – همانطور که در ابتدای مطالعه اندازه گیری شد – با افزایش احتمال خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل به میزان 40٪ همراه بود.

علاوه بر این، آنها دریافتند که این رابطه، مستقل از جنسیت، سطح تحصیلات، نژاد و قومیت افراد می باشد. یکی دیگر از یافته های قابل توجه این بود که این رابطه، همچنین مستقل از انزوای اجتماعی نیز می باشد.

افرادی که احساس تنهایی را گزارش کرده اند، معمولا بیشتر ازدیگران، دارای سایر عوامل خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل مانند افسردگی، فشار خون بالا و دیابت بودند. همچنین آنها اغلب سیگاری بوده و فعالیت فیزیکی کمتری داشتند.

حتی پس از منطبق شدن با این عوامل خطر، تنهایی، به عنوان یک پیشبینی کننده قوی در زمینه تشخیص زوال عقل، باقی مانده است.

سازمان بهداشت جهانی (WHO)، زوال عقل را اینگونه تعریف کرده است: “سندرمی که در آن حافظه، تفکر، رفتار و توانایی انجام فعالیت های روزمره زوال پیدا می کند.”

حدود 50 میلیون نفر در جهان مبتلا به زوال عقل بوده و پزشکان هر ساله حدود 10 میلیون مورد جدید را تشخیص می دهند. این سندرم، علت اصلی ناتوانی و از دست دادن استقلال در افراد مسن است.

تنهایی به معنای انزوای اجتماعی نیست

این نتایج به ما نشان می دهند که میزان ارتباطات اجتماعی ما با دیگران، در زوال ادراکات تاثیری ندارد. بلکه این میزان احساس تنهایی ماست که موجب زوال ادراکات می شود.

برخی دیگر نیز اشاره کرده اند که ناتوانی در تمیز دادن بین انزوای اجتماعی و احساس تنهایی ممکن است ضربه وارده بر سلامت جسمی و روانی در سالمندان را نمایان نکند.

دکتر ساتین توضیح می دهد که تفسیر آنها از تنهایی عبارت است از:

“تجربه ذهنی انزوای اجتماعی”.

این تفسیر، با “انزوای اجتماعی به طور واقعی” که یک مولفه عینی است، تفاوت دارد.

دکتر ساتین متذکر می شود:

“تنهایی، احساس این است که شما با افراد اطراف خود سازگار نیستید یا به آن ها  تعلق ندارید”.

او فردی را مثال می زند که “تنها زندگی می کند و ارتباط زیادی با افراد ندارد، اما همین قدر از ارتباطات برایش کافی است و نیاز درونی اش برای اجتماعی بودن را ارضا می کند. ”

یک فرد می تواند ارتباطات اجتماعی بسیاری داشته باشد، توسط مردم احاطه شده و یک «فعال اجتماعی» باشد، اما همچنان احساس کند که به آنها تعلق ندارد. در این مورد، نمره این فرد در میزان انزوای اجتماعی پایین، اما در میزان تنهایی بالا خواهد بود.

یک “عامل خطر قابل تغییر”

دکتر ساتین معتقد است که یافته های آن ها این نکته را برجسته می کند که نه تنها عوامل خطر باید به صورت عینی ارزیابی شوند، بلکه همچنین باید بررسی کرد که افراد چگونه “حالت خود را به صورت ذهنی تفسیر می کنند.”

دکتر ساتین در مورد اینکه چگونه تنهایی و زوال عقل می توانند با هم مرتبط باشند، می گوید که یکی از راه ها ممکن است از طریق التهاب بوده، و راه دیگر ممکن است از طریق رفتارهای غلط، مانند نوشیدن شدید الکل یا عدم فعالیت جسمی باشد.

راه دیگر می تواند این باشد که عملکرد ادراکی، به علت نداشتن تعاملات اجتماعی کافی معنادار و درگیر کننده ذهن، تحت تأثیر قرار گیرد.

او نتیجه گیری می کند: “در هر صورت، تنهایی، نشانه این است که نیازهای ما ارضا نشده و این چیزی است که ما می توانیم تغییر دهیم.”

تنهایی، یک عامل خطر قابل تغییر است.”

No Comments

Post a Comment

Comment
Name
Email
Website