0
  • No products in the cart.
 

استراتژی موفقیت در کار و زندگی

استراتژی موفقیت

استراتژی موفقیت در کار و زندگی

اگر مردم بفهمند شما میخواهید موفق شوید احتمالا شما را به رگبار نصیحت خواهند بست.

معمولا افرادی که میخواهند کارآفرین شوند همواره زیر سیل نصیحت های افراد باهوش و با تجربه غرق میشوند. برای مثال اگر چنین تجربه ای را داشتید احتمالا به شما گفته شده که در راه موفقیت پافشاری کنید و از طرفی دیگر به شما گفته شده باید انعطاف پذیر باشید.

 

خب، هنگام مواجه با یک مشکل آیا باید با تمام انرژی پیش رفت از آن عبور کرد؟ یا باید انعطاف به خرج داد و از مسیر دیگری راه را طی کرد؟ واقعا جواب این سوال را کسی نمیداند زیرا نسبی است

 

در مورد کسب و کار نیز چنین نصیحت هایی را احتمالا شنیده اید : بعضی ها به شما خواهند گفت که برای موفقیت باید دید بلند مدت داشته باشید، بدانید 10 سال دیگر کجا میخواهید باشید و

و بعضی دیگر به شما نصیحت میکنند : برنامه ریزی اصلا کاربرد ندارد، شما نمیدونید 2 ماه دیگه شرایط چطور تغییر میکند پس چطور میتونید از الان برنامه ریزی 10 سال بعد تان را داشته باشید؟ باید کوتاه مدت و چابک فکر کنید.

 

حق با کدام یکی از این دسته از افراد است؟ هردویشان نه تنها صحیح هستند و حق دارند بلکه هردو دیدگاه به شدت نیز مهم هستند. زیرا کارآفرینان باید به صورت انعطاف پذیر پافشاری کنند. اکثر کارآفرینان بزرگ دنیای تجارت در برنامه ریزی و تعیین استراتژی جدی هستند اما هرگز یک برنامه ثابت ندارند.

 

اجازه بدید با چند مثال شروع کنیم :

Flickr یک شبکه اجتماعی است که شما در همین صفحه نیز در زیر عکس میتوانید کلید اشتراک گذاری در این شبکه اجتماعی (اگر اکانت دارد) را ببینید. این شبکه اجتماعی و استارتاپ چند میلیون دلاری ابتدای و در شروع اصلا یک شبکه اجتماعی نبود ! تنها یک بازی آنلاین چند نفره بوده که بعد ها امکان بارگذاری عکس و بعد فایل های دیگه در این بازی مهیا شد و کم کم بازی از رکن اصلی این کسب و کار به رکن فرعی آن تغییر یافت و تبدیل به یک شبکه اجتماعی شد.

 

Paypal یک درگاه پرداخت اینترنتی است مانند پارس پال که برای خرید اکانت پروژه سوخت جت از آن استفاده میکنید. Paypal در ابتدای کار اصلا یک واسط بین بانک و کاربر نبود و نمیدانست که باید باشد ! بلکه یک پلتفرم امنیتی برای پرداخت الکترونیکی قابل نصب بر روی تلفن همراه بود و بعد کم کم تبدیل به یک سرویس پرداخت وجه آنلاین برای شرکت Palm Pilot شد و در نهایت PayPal زاده شد و امروزه تبدیل به یک استارتاپ چند صد میلیون دلاری آنلاین شده است.

 

هر دوی این استارتاپ ها Paypal و Flickr برای رشد و یادگیری به صورت انعطاف پذیر پافشاری کردند. Flickr در راه تجربه شبکه های اجتماعی و Paypal در راه پرداخت آنلاین. علارغم نوع استارتاپ ،هر دو شرکت ها در راه یادگیری خواستند رشد کنند و یکی از عوارض رشد ترک رفتارهای قبلی و بدست آوردن رفتارهای جدید است. هردوی این شرکت ها مجبور شدند مشتری های قبلی شان را به همراه محصول قبلی فراموش کنند تا محصول/خدماتی جدید برای مشتریان جدید تولید کنند.

 

حال شما چطور میتوانید به صورت انعطاف پذیر پافشاری کنید و مسیر رشد و پیشرفت را طی کنید؟

شما در این مقاله قرار است بخوانید و یادبگیرید چطور با یک استراتژی 3 برنامه ای الف، ب و ج بتوانید مسیر رشدتان را به سرعت طی کنید؟

اگر کسب و کاری دارید چطور میتوانید آنرا به سمت سودآوری بیشتر هدایت کنید؟

و اگر خواهان موفقیت هستید چطور به سرعت پله های ترقی و پیشرفت را با یک استراتژی ساده طی کنید؟

 

یک استراتژی ساده اما کاربردی که تمام افراد موفق دنیا از آن پیروی کرده اند و میکنند و شما هم باید آنرا بلد باشید و بتوانید برای موفقیت کاری و شخصی تان از آن استفاده کنید :

 

استراتژی موفقیت در کار و زندگی : 3 برنامه الف،ب و ج

 

در کسب و کارتان و یا زندگی شخصی تان شما برای موفقیت و استفاده بیشترین حد از فرصت ها نیاز به 3 تیپ برنامه دارید: برنامه الف، برنامه ب و برنامه ج

حال هرکدام ازین برنامه ها و روش و زمان استفاده از آن را برایتان تشریح میکنیم :

 

برنامه الف برنامه فعلی تان است، تِزتان در مورد اینکه چطور میخواهید در کسب و کار بازار را از آن خود کنید. برای مثال برنامه الف شرکت Flickr ساخت یک بازی بی پایان آنلاین چند نفره بود. در آن زمان Flickr تنها بازی چند نفره بود که میتوانستند کاربران و بازیکنان در بازی شخصیت هایی انتخاب کنند و تا بینهایت با دوستانشان بازی کنند. Flickr برای درگیر کردن بیشتر کاربر ،از چت روم هایی در بازی برای چت کردن بازی کنان با هم و اشتراک گذاشتن دستآوردهایشان با هم فراهم کردند.

در بازی کاربران میتوانستند برای هم عکس بفرستند، با هم گفتگو کنند و شخصیت ساختگی همدیگر را همراهی کنند در طول بازی.

 

در زندگی نیز برنامه الف تان برای مثال میتواند طی کردن تحصیلات عالیه و کسب بالاترین نمرات از دانشگاه و بعد شروع به تدریس یافته ها و اندوخته های علمی تان به دیگران و کسب پول از این طریق باشد.

 

 

 

برنامه ب همان چرخش از وضعیت فعلی تان است زمانی که دریافتید فرصتی جدید پتانسیل بیشتری برای رساندن شما به اهدافتان نسب به کاری که تا آن زمان میکردید دارد. بعضی اوقات شما از برنامه الف به برنامه ب چرخش میکنید زیرا برنامه الف دیگر کارآمد نیست (چیزی که اکثر افراد به عنوان برنامه ثانویه میشناسند) اما بعضی اوقات علارغم کارکردن برنامه الف شما به علت یافتن فرصت جدید باید آنرا فراموش کنید و برنامه ب را دنبال کنید.

معمولا برنامه ب فرق زیادی با برنامه الف دارد اما مقصد آن با مقصد برنامه الف مشابه است و میتوانید در مسیر برنامه ب چیزهای زیادی یادبگیرید و تجربه های زیادی بدست آورید.

 

برای مثال Flickr، اصلا توقع نداشت که اشتراک گذاری عکس عمده دلایل کاربران برای ادامه بازی باشد ! آنها میتوانستند برنامه الف شان را دنبال کنند (یک بازی بی پایان با تعداد زیادی بازیکن آنلاین) و یا از فرصت پیش آمده استفاده کنند (استفاده اصلی برای اشتراک گذاری عکس) آنها بیش از 20000 نفر بازیکن داشتند و بر سر دوراهی قرار گرفته بودند… اما کاری کردند که اکثر افراد موفق انجام دادند، آنها وارد برنامه ب شدند.

 

در زندگی نیز شاید در طول تحصیلتان فرصت کاری به شما روی بیاورد که دقیقا هدف آن با هدف شما همخوان است اما مسیر آن متفاوت، کوتاه و دلپذیرتر است. برای مثال شاید دوستتان نزد شما بیاید و به شما پیشنهاد همکاری برای تهیه یک نرم افزار بدهد که دنیای علم را به صورت ساده سازی شده برای دانش آموزان تشریح کند.

شما با تغییر مسیر به برنامه ب نه تنها یک مسیر جدید را تجربه خواهید کرد بلکه چیزهای جدیدی در این مسیر یادخواهید گرفت و با افراد جدیدی آشنا خواهید شد که میتواند زندگی شما را متحول کند.

 

 

 

برنامه ج در قسمت حساس دارد. اولی، اندازه گیری و بررسی نشانه های بدترین شرایط. دومی، برنامه ای که به شما میگویید چکار کنید زمانی که چنین اتفاقی می افتد.

برای مثال امکان دارد کسب و کار شما به خوبی رشد کند و پیشرفت کند اما یک اشتباه جزیی، یک خیانت و … باعث شود شما تمام آنها را از دست دهید (ورشکستگی) حال چکار باید بکنید؟ به برنامه ج منتقل میشوید. برنامه ج برای بدترین اوضاعی است که ممکن است پیش بیاید. برای مثال شاید تصور کنید اگر تمام کارهای شکست خورد به شرکت دوستتان بروید و با او شریک شوید و دوباره شروع کنید. و یا شاید برنامه ج شما این باشد اگر کسب و کار شما موفق نشد یک با توجه به تجربه تان در یک شرکت معتبر شروع به کار میکنید و

 

شما با داشتن این 3 برنامه میتوانید با خیال راحت و همراه با نهایت اعتماد به نفس و آسایش خیال به سمت دست یابی به موفقیت تان پیش بروید زیرا شما برای هر تغییری برنامه دارید و برای هر برنامه پافشاری میکنید تا موفق شوید.

No Comments

Post a Comment

Comment
Name
Email
Website