اشتباه بازاریابی: ۷ خطای وحشتناک بازاریابی در ۲۰۱۸ که باید اجتناب کنید
امروزه چشمانداز بازاریابی بسیار متنوعتر از گذشته است، و استراتژیهای بازاریابی در کانالهای مختلف در گردش هستند. برای اینکه در این عرصه بمانید، باید گاهی استراتژی بازاریابیتان را بازبینی کنید. با وجود وظایف زیادی که باید انجام شود، شاید در وضعیت خطرناکی باشید و یک (یا چند) اشتباه بازاریابی وحشتناک از شما سر بزند.
اقدامات شتابزده پرهزینه میتواند کسب و کارتان را نابود کند. با بازبینی سریع استراتژی بازاریابیتان به درآمد (و مشتریانتان) کمک کنید. ما فهمیدهایم که هزینه هر اشتباه بازاریابی زمان و پولی است که میتوانستید به هدر ندهید. از این اقدامات اشتباه بازاریابی اجتناب کنید تا استراتژی بازاریابیتان را با تکامل برندتان همگام کنید.
۱. جهش نکردن از شخصیسازی به فردیسازی
همه دربارهی شخصیسازی صحبت میکنند، اما بازاریابها هنوز با دشواری میکوشند تجربیات معناداری برای مشتری بسازند. سوال این نیست که آیا شما پیامهایتان را شخصیسازی میکنید یا نه؛ همه تا حدی این کار را میکنند. در عوض به این سوالات پاسخ دهید:
– آیا هنوز با اضافه کردن اسم کوچک مشتریانتان شخصیسازی را در سطح انبوه انجام میدهید؟
– آیا بینشهای فردیسازی شده را در نظر میگیرید؟
پژوهشهای اخیر نشان دادهاست تنها ۶ درصد بازاریابها در سراسر جهان در کانالهای آنلاین و آفلاین، دیدگاه نمایهای واحد برای مشتریان دارند. اگر شما در این گروه اندک نباشید (که البته احتمالاش بسیار کم است)، بازاریابیتان به اندازهی کافی هدفمند نیست.
۲. عدم پیروی از قاعدهی اساسی ۲۰/۸۰
بدون شک دربارهی قاعدهی ۲۰/۸۰، که با نام اصل پارتو نیز شناخته میشود، چیزهایی شنیدهاید: ۸۰ درصد اثر از ۲۰ درصد منشأ اثر بهدست میآید. ولی آیا از این اصل در بازاریابیتان استفاده میکنید؟
خواه تمرکزتان بر بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانههای اجتماعی یا بازاریابی ایمیلی باشد، ۸۰ درصد تلاشتان باید صرف ارزشآفرینی برای مخاطبتان باشد. ۲۰ درصد برای فعالیتهای پیشبردی باقی میماند. این باعث میشود مخاطبانتان مشتاق بمانند و رابطهای بلندمدت با آنها ایجاد میکند.
اشتباه بازاریابی ۳: غفلت از حفظ مشتری
حفظ مشتری باید ستون اصلی استراتژی بازاریابی شما باشد. چرا؟ به دو دلیل: فروش به کسی که قبلا رابطهتان را با او ساختهاید آسانتر است، و فروش به مشتریان فعلیتان سودآوری بیشتری دارد.
متقاعد نشدید؟ این آمار را ببینید:
– احتمال فروش به یک مشتری فعلی ۶۰ تا ۷۰ درصد است. احتمال فروش به یک مشتری احتمالی جدید چیزی بین ۵ تا ۲۰ درصد است.
– جذب مشتری جدید ۶ تا ۷ برابر بیشتر از حفظ یک مشتری فعلی هزینه دارد.
وقتی یک نفر مشتری شما شد، اصلا بازاریابی او را متوقف نکنید. این روزها ایجاد وفاداری در مشتری دشوار است. و ایجاد وفاداری در ارزشآفرینی خلاصه میشود، و در این صورت آنها برای همیشه مشتری شما باقی خواهندماند.
۴. ثبت نکردن استراتژی بازاریابی محتوا
درحالحاضر بازاریابی محتوا مطمئنترین روش است تا در این هیاهو صدای شما شنیده شود. عجیب نیست که ۹۴ درصد کسب و کارهای کوچک، ۹۳ درصد شرکتهای B۲B و ۷۷ درصد سازمانهای B۲C از این روش استفاده میکنند. اکنون این آمار را با گروه کوچکی که برنامهای مکتوب برای بازاریابی محتوا دارند، مقایسه کنید: ۳۷ درصد بازاریابهای B۲B و ۴۰ درصد بازاریابهای B۲C.
قبل از اینکه داستانسازی و تولید محتوا دربارهی برندتان را شروع بکنید، استراتژی بازاریابی محتوای خود را مکتوب کنید. این کار باعث میشود تولید محتوا نهتنها آسانتر بلکه موثرتر نیز باشد.
۵. غفلت از کانالها و پلتفرمهای جدید
موفقترین شرکتها تمام تلاششان را میکنند تا از قدرت نفوذ هر کانال بازاریابی استفاده کنند. آنها فقط به کانالها و استراتژیهای قدیمی بسنده نمیکنند. بر اساس پژوهش مدرسهی کسب و کار هاروارد، خردهفروشانی که از چندین کانال استفاده میکنند از کسانی که فقط یک کانال را به کار میگیرند، سودآوری بیشتری دارند.
دنیای دیجیتال دائم در حال تکامل است. به کارگیری کانالهای بازاریابی نو ظهور برای برقراری ارتباط با مخاطبان اهمیت بسیار زیادی دارد.
۶. استفاده از ایمیل به عنوان یک ابزار پیشبرد
در بازاریابی ایمیلی دورهای بود که از ایمیل فقط برای اهداف پیشبردی استفاده میشد. متخصصان مدرن میدانند که بازاریابی ایمیلی در ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد برای جذب، تبدیل و حفظ مشتری نقشی اساسی دارد. غفلت از این وظایف میتواند برای هر کسب و کار آنلاین پیامدهای جدی داشتهباشد. اگر میخواهید بازاریابی ایمیلیتان موفق باشد، باید یک تغییر ذهنیت اساسی را بپذیرید: از ایمیل به عنوان ابزاری برای جذب مشتری استفاده کنید، نه یک ابزار پیشبرد.
۷. وقت نگذاشتن برای ساخت و پرداخت پیام
این بزرگترین اشتباهی است که بازاریابها مرتکب میشوند. آنها قبل از انتقال پیام به مخاطب، به ساخت و پرداخت آن به اندازهی کافی اهمیت نمیدهند.
با دقت بیندیشید که میخواهید مشتری یا مراجع احتمالی شما چه چیزی را باور داشتهباشد. خواه در حال نوشتن وبلاگ، آمادهسازی یک ایمیل، نوشتن یک فرسته در فیسبوک، یا درست کردن یک پاپآپ باشید، هر کلمهای که مینویسید باید پیامتان را بهطور شفاف و متقاعدکننده انتقال دهد.
وقتی صحبت از بازاریابی است، فقط کانال آن نیست که اهمیت دارد، بلکه پیام نیز مهم است.
آیندهی بازاریابی به شدت پیچیده خواهدبود، و فقط به کسانی پاداش میدهد که بتوانند تجربهی معناداری برای مشتریان فراهم کنند. اگر میخواهید در عصر دیجیتال موفق شوید، باید تجربهی مشتری را به درستی درک کنید.