ترفند هایی مهم برای جذب مخاطب
فروش محصول به مشتریان فعلی کار سختی نیست. بیشتر آنها با تحقیق کردن حواهند فهمید که شما راه حلی برای مشکل آنها خواهید بود. اما اکنون باید دنبال افراد جدید بروید و خود را از رقبا با پرسیدن سوالات مناسب جلو بیندازید برقراری ارتباط با کسی که تا به امروز چیزی از شما نشنیده است یا به دنبال روشی برای حل مشکلات خود نیست، آسان نیست اما غیرممکن هم نیست. در ادامه برای آشنایی با چهار تکنیک عالی برای اولین تماس با مشتریان بالقوه با مجله توسعه دهندگان همراه باشید.
۱) آرزوهای مخاطب را هدف قرار دهید.
نباید انتظار داشته باشید که همه از محصولات شما خوششان بیاید، اما قول میدهم که اکثر آنها همیشه خودشان را دوست دارند. به تصویر کشیدن آیندهای که با خرید این محصول برای مخاطب رقم میخورد، یکی از بهترین روشها برای جلب توجه افراد است.
به عبارت های تبلیغاتی نایک و برگر کینگ یعنی «فقط انجامش بده» و «هر جور که تو بخوای» فکر کنید. این عبارات چیزی دربارهی محصول به شما نمیگویند. اینها به شما میگویند با این محصولات میتوانید چه کار بکنید.
۲) طرفدار محصولات خود باشید.
خیلی از فروشنده ها هستند که برای معتبر نشان دادن ادعاهای خود سعی میکنند طرفدار محصولات خود نباشند. اما خریدار شما، به عنوان کسی که تحصیل کرده و مجرب است، میداند که فروشنده باید از محصولش جانبداری کند. در واقع، هیچ چیز باعث نمیشود مشتری این حقیقت را فراموش کند، چون کار شما فروختن این محصول است.
پس تظاهر کردن را متوقف کنید. اتفاقاً باید نشان دهید که معتقدید سرویس شما بهترین گزینه در بازار است.
خریدار میداند که شما اغراق میکنید. پس شما هم نشان دهید که از پیشنهاد خود هیجان زدهاید و میخواهید نقطه نظرتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. وقتی به مشتری میگویید محصول شما بهترین محصول موجود در بازار است، یا فروشنده ها با همکاری شما به نتایج فوق العادهای دست یافتهاند، قرار نیست حرف شما به صورت آکادمیک و بر مبنای اطلاعات آماری دقیق مورد بحث قرار بگیرد و اثبات شود. شما نظر خود را بیان میکنید، و باید به این نظر متعهد باشید. ما به کسانی که حرفهای موثق و واقعی میزنند اعتماد میکنیم، نه صرفاً کسانی که سعی میکنند بیطرف باشند
۳) کنجکاوی افراد را تحریک کنید.
وقتی مخاطب را راضی کردید یک بار دیگه با او تماس بگیرید، هدف شما باید حفظ توجه او باشد.
در ابتدای گفتگو بگویید: «قبل از این که یادم بره، باید یه چیزی دربارهی مکالمهی قبلی بگم. ولی الان نه، میشه بعداً بهم یادآوری کنید؟» و طرف مقابل هم قبول میکند. در پایان گفتگو، مخاطب یا به شما یادآوری میکند که حرفتان را بزنید یا اصلاً اشارهای به این مسئله نمیکند.
اگر حالت اول پیش بیاید، معلوم است که او جذب حرفهای شما شده و توانستید کنجکاویاش را تحریک کنید. اگر حالت دوم پیش بیاید، متوجه میشوید که مخاطب اهمیتی برای این ترفند قائل نیست (پس باید روش دیگری را اجرا کنید).
۴) از موفقیتهای قبلی به عنوان راهنما استفاده کنید.
همیشه بهتر است تمرکز خود را بر اجرای مجدد روشهایی که قبلاً به موفقیت منجر شده بگذارید و مدام سعی نکنید اشتباهات خود را تکرار کنید. ذهن ما معمولاً به شکل موتور جستجو عمل کرده و نتایجی را نشان میدهد که منعکس کنندهی دغدغههای شماست.
اگر روی چیزهایی که قبلاً جواب داده تمرکز کنید، میتوانید از همین قانون به نفع خود استفاده کنید.
از روشهای تقویت این ذهنیت میتوان تماس با مشتریان فعلی خود را نام برد و از آنها پرسید که بار اول چه چیزی باعث جذب آنها به صحبت های شما شده است. به نکات مشترکی که آنها گفت اند دقت کنید و در تماس های بعدی همین متدها را بکار ببرید. اگر مایل هستید که بدانید بهترین روش فروش چیست، جواب این سوال معمولاً کسانی دارند که قبلاً با موفقیت با آنها معامله کرده اید.